مدیریت مالی در کسب و کار

مدیریت مالی در کسب وکار

 

با پیشرفت کسب و کارها و همچنین پیچیدگی مدیریت آن ها، اهمیت مدیریت مالی روز به روز بیشتر مشخص می شود.

در واقع رشد، ارتقا و رسیدن به امنیت مالی بدون مدیریت آن امکان پذیر نیست. شاید کسب و کار شما ثروت آفرینی زیادی داشته باشد اما اگر نحوه مدیریت آنرا ندانید، تمام این ثروت هدر خواهد رفت.

مدیریت  مالی می تواند کار دشواری باشد؛ زیرا علاوه بر مشتری، گردش پول و مدیریت صحیح حساب های شما همان چیزی است که تجارت شما را در هم می پیچد.

پرداخت های کامل و به موقع و همچنین درک مدیریت مالی باید در اولویت قرار بگیرد، حتی اگر تصمیم بگیرید که یک حسابدار را برای مدیریت مالی استخدام کنید، هنوز هم نیاز دارید تا با اصول اولیه حسابداری و مدیریت پول و فعالیت هایی مانند درک اعتبار، خواندن صورت های بانکی و فرم های مالیاتی و حساب های دریافتی و قابل پرداخت آشنا شوید.

همچنین باید در انتخاب گزینه های پرداختی که به مشتریان ارائه می دهید، از جمله وجه نقد، چک، بدهی ها، کارت های اعتباری و گزینه های پرداخت آنلاین و همچنین ایجاد شرایط پرداخت و وصول بدهی ها دقت کافی را داشته باشید.

مدیر مالی به چه کسی گفته می‌شود؟

با اطمینان می‌توان گفت که: «مدیر مالی مهم‌ترین نقش موجود در یک سازمان یا راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم است.» بنابراین اگر مدیریت مالی یک شرکت به فرد مدبر، حرفه‌ای و کاردانی واگذار نشود، مهم‌ترین بخش سازمان با مشکل مواجه شده و تمام عملکرد آن سازمان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

بر این اساس به نظر می‌رسد مدیر مالی بودن یکی از سخت‌ترین و پرمسئولیت‌ترین شغل‌های دنیا است.

هرچقدر یک سازمان بزرگتر باشد، مدیریت مالی آن نیز دشوارتر خواهد بود. یک مدیر مالی تنها زمانی می‌تواند تمام منابع موجود در یک شرکت را به درستی مدیریت کند که از آخرین دستاوردهای علم مدیریت جهانی باخبر بوده و بر اصول پایه‌ای آن‌ها مسلط باشد.

از جمله وظایف یک مدیر مالی می‌توان به موراد زیر اشاره کرد:

جمع کردن و مدیریت نقدینگی

در یک شرکت برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری و عمل به این اهداف همگی در گرو میزان بودجه یک شرکت است و کسی که وظیفه مدیریت این بودجه را دارد مدیر مالی شرکت است.

درواقع مدیر مالی شرکت باید برروی تک تک بخش‌های شرکت و بودجه مورد نیاز آن اشراف کامل داشته باشد و بهترین برنامه را برای اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت شرکت تدوین کند.

روش‌های گوناگونی برای کنترل بودجه یک شرکت وجود دارد اما بهترین روشی که تا امروز ارائه شده است جمع کردن نقدینگی و بودجه است که در ادامه درباره ان توضیح خواهیم داد.

روش جمع کردن نقدینگی به این صورت است که مدیر مالی شرکت باید برنامه‌ای را تدوین کند که در آن بتواند با صرف کمترین بودجه بیش‌ترین بازده و سود را به‌دست بیاورد حال می‌تواند این کار را با ایجاد یک تعادل مناسب بین پرداخت حقوق کارکنان شرکت یا دخالت دادن سرمایه‌گذاری‌های شرکت انجام بدهد. مدیریت نقدینگی مهم ترین وظیفه یک مدیر مالی است.

پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان، پرداختی بستانکاران، تسویه بدهی‌ها، خرید مواد اولیه و …. از جمله کارهایی است که در جریان مدیریت نقدینگی یک مدیر مالی باید انجام شوند.

کنترل مالی

یکی از مهترین وظایفی که یک مدیر مالی به عهده دارد این است که هنگام اختصاص دادن بودجه شرکت به جای کم‌کردن بودجه اختصاص یافته به بخش‌هایی که به خوبی رشد کرده‌اند، بودجه به‌دست آمده از سرمایه‌گذاری‌های شرکت را برای اهداف بلند مدت محاسبه کند و  تخصیص بودجه را بر اساس آن‌ها انجام بدهد.

درواقع در این روش مدیر مالی از یک شیوه غیرمستقسم برای تخصیص بودجه شرک استفاده کرده است. همچنین بررسی و کنترل سرمایه شرکت به‌صورت دوره‌ای یا فصلی یکی دیگر از وظایف مهم مدیران مالی است که موجب می‌شود شرکت در جهت برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته به پیش رود. اگر کنترل مالی صورت نگیرد، هزینه‌های شرکت هم در جهت درستی صرف نمی‌شود.

برآورد سرمایه‌های موردنیاز در شرکت

تعیین سرمایه موردنیاز برای یک شرکت براساس هزینه‌های فعلی آن شرکت و سود آن، خرید دارای‌های ثابت و متغیر، سرمایه در گردش و برنامه‌های توسعه توسط مدیر مالی آن تعیین می‌شوند.

تهیه بودجه و تخصیص آن

شرط اصلی برای این که یک مدیر مالی بتواند بودجه شرکت را به درستی بین تمام بخش‌های شرکت تقسیم کند این است که اشراف کامل برروی بودجه کلی و نیاز هر بخش از شرکت داشته باشد.

نکته مهمی که در این بخش وجود دارد این است که مدیر مالی یک شرکت باید در تمام مراحل کاری‌اش به مصرف بهینه بودجه توجه خاصی داشته باشد یعنی باید ببیند چگونه می‌تواند با پرداخت کم‌ترین هزینه بیشترین سود را به‌دست بیاورد. می توان یکی از دلایل شکست استارت آپ ها را عدم شناسایی درست نیاز بخش ها به منابع مالی دانست.

تعیین ساختار سرمایه‌ گذاری‌های یک شرکت

تعیین بلندمدت یا کوتاه مدت بودن سرمایه‌گذاری‌ها، زمینه‌های سرمایه‌گذاری و تعیین مقدار تجاری‌سازی سرمایه‌ها نیز از دیگر وظایف یک مدیر مالی است.

 درک بازار سرمایه

یک شرکت برای این که در بازار سرمایه بتواند درآمد خوبی داشته باشد نباید فقط به فروش محصولات و خدمات خود متکی باشد و باید از راه‌های مختلفی برای کسب درآمد استفاده کند.  یکی از کارهایی که بخش مدیریت مالی برای کسب درآمد شرکت می‌تواند انجام دهد این است که سهام شرکت را در بازار بفروشد و یا سهام شرکت‌های مختلف را خریداری کند.

مدیر مالی یک شرکت نقش بسیار مهمی در افزایش درآمد آن سازمان دارد اما باید به این نکته توجه کرد که سرمایه‌گذاری در بازار نیازمند دانش و تجربه بسیار است و اگر مدیر مالی آن سازمان تجربه کافی در حوزه سرمایه گذاری نداشته باشد قبل از هر اقدامی برای این کار بهتر است با افرادی که دانش و تجربه کافی در این زمینه دارند مشورت کند.

ارائه یک برنامه مناسب برای سوددهی

رشد اقتصادی یک مجموعه به سودی که به‌دست می‌آورد بستگی دارد و تدوین یک استراتژی مناسب برای این سودآوری وظیفه مدیر مالی آن مجموعه است

سودآوری یک شرکت به چندین عامل بستگی که عبارتند از: وضعیت اقتصادی، نوع قیمت‌گذاری، میزان عرضه و تقاضا و رقابتی که در صنعت وجود دارد. یک مدیر مالی توانا باید از تمام این عوامل آگاهی داشته باشد و تاثیر آن‌ها را برروی میزان سودآوری بررسی کند.

حال که با وظایف یک مدیر مالی آشنا شدید بهتر است با ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری یک مدیر مالی نیز آشنا شوید تا بدانید امور مدیریت مالی کسب‌وکارتان را به چه کسی بسپارید.

اولین نکته‌ای که در انتخاب یک مدیر مالی باید مورد توجه قرار بدهید این است که رشته تحصیلی و سابقه کار آن فرد را بررسی کنید. بعضی از شرکت‌ها برای پرداخت حقوق کم‌تر افرادی را به‌عنوان مدیر مالی استخدام می‌کنند که از دانشگاه معتبری فارق‌التحصیل نشده اند یا سابقه کار ندارند اما این کار اصولی نیست زیرا همان‌طور که گفتیم بخش مدیریت مالی یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های شرکت است.

نکته دیگری که در استخدام مدیر مالی بهتر است مورد توجه قرار دهید این است که مدیر مالی باید علاوه‌بر رشته تحصیلی خود در زمینه‌های سرمایه‌گذاری و اقتصاد اطلاعات کافی داشته باشد.

برخی از راهکار های مدیریت مالی کسب و کار :

  • تمام دارایی و سرمایه خود را به دقت مورد بررسی قرار دهید تا مطمئن شوید همه آنها به درستی در حال استفاده شدن می باشند . در آن صورت ، دارایی های غیر ضروری و غیر اصلی به جریان مالی آزاد فروخته میشوند تا بهره وری استفاده از آنها افزایش یابد .
  • بررسی کنید آیا مشارکت دادن سرمایه گذاران جدید ، وام / قرض دهندگان جدید یا فروشندگان می تواند برای شما سودآوری بیشتری ایجاد کند و مفید باشد . این کار می تواند به خوبی میزان کنترل شما بر کسب و کارتان را تاحدی کاهش دهد.
  • هرکاری که ممکن است برای افزایش درآمد خود از طریق فروش بیشتر ، افزایش قیمت ، افزایش سرعت جمع آوری پرداخت ها یا حتی از طریق سازماندهی پرداخت ها از پیش ، انجام دهید .
  • قرار دادهایی تنظیم کنید که باعث افزایش مدت زمان پرداخت شما به فروشندگان شودتا روند پرداخت به فروشندگان را کاهش دهید یا پرداخت ها را پراکنده کنید .
  • همچنان به دنبال روش هایی برای ارتقاء سیستم های کاری خود باشید تا بتوانید عملکرد کارمندان تان را بهتر کنید و بهره وری آنها را افزایش دهید .
  • نیازهای مالی تان را کاهش دهید و موجودی کالاهای خود از مواد خام را از طریق سیستم هایی که طبق آن کالاهای مورد نظر در زمان نیاز دریافت میشوند و باعث تطابق بیشتر نیازها با ذخایر میشود ، افزایش دهید .

در تمام این موارد بیان شده سعی برآن بوده تا مدیریت مالی کسب و کار شما بهینه گردد، نقدینگی شما تا حد ممکن افزایش یابد و نقدینگی بیشتری داشته باشید ، بدون آنکه در روند پیشرفت شما خللی ایجاد شود.

مدیریت مالی کسب و کار از پایه های اساسی شرکت شما محسوب میگردد، لذا توجه و تلاش در راستای توسعه مهارت های سازمانی و فردی مدیریت مالی شرکت، از اهمیت بالایی برخوردار است.

توصیه میشود برای ارزیابی مهارت خود در مدیریت مالی کسب و کار و نحوه تدوین استراتژی مالی مناسب، از مربی کسب و کار مناسب با حوزه کاریتان بهره بگیرید. یک بیزینس کوچ موفق میتواند بهینگی مدیریت مالی کسب و کار شما را نیز تضمین کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × دو =